بیگلری در انستیتو پاستور چه کرد؟
انستیتو پاستور ایران اندکی پس از همهگیری آنفلوآنزای اسپانیایی، در آستانه قرن ۱۳ هجری شمسی تاسیس شد. این موسسه تحقیقاتی در بیش از فعالیت صد ساله خود، با شیوعهای مختلفی مانند آبله، طاعون و … مواجه شد و قرن ۱۴ شمسی را در حال دست و پنجه نرم کردن با همهگیری کووید-۱۹ به پایان رساند. در روزهای گذشته، با حکم وزیر بهداشت، دکتر علیرضا بیگلری از ریاست انستیتو پاستور برکنار و دکتر رحیم سروری زنجانی، به عنوان سرپرست این مرکز انتخاب شد.
آخرین سال جنگ جهانی اول، با شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی همزمان شد. بیماری ویروسی که تخمین زده میشود تلفات آن از کشتهشدگان در جنگ جهانی اول بیشتر بود. این بیماری در سالهای آخر قرن ۱۳ هجری شمسی به ایران نیز رسید و به دلایل مختلف مانند شرایط اجتماعی، قحطی، وضعیت نامناسب بهداشتی و … تلفات بسیاری داشت.
در دیماه ۱۲۹۸، وزارت امور خارجه ایران در راستای گسترش همکاریهای خود با کشور فرانسه و به دلیل تلفات بالای آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران، موافقتنامهای را با انستیتو پاستور پاریس امضا کرد و در سال ۱۲۹۹ به طور رسمی انستیتو پاستور ایران، به عنوان دهمین موسسه در شبکه بینالمللی انستیتو پاستورهای دنیا، تاسیس شد.
در عمر بیش از صد ساله انستیتو پاستور، متخصصان مختلفی ریاست این مرکز تحقیقاتی را بر عهده داشتند. در حدود ۴۰ سال ابتدایی تاسیس این مرکز، بیشتر فرانسویها عهدهدار ریاست انستیتو پاستور بودند و از سال ۱۳۴۰ به بعد این مسئولیت به طور کامل به عهده متخصصان ایرانی گذاشته شد.
طولانیترین زمان تصدی مسئولیت ریاست انستیتو پاستور به عهده «پروفسور مارسل بالتازار» بود. «بالتازار» از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۰، به مدت ۱۵ سال رییس انستیتو پاستور ایران بود. واکسیناسیون آبله و سل و همچنین تحقیقات مختلف در زمینه بیماریهای طاعون و هاری از جمله اقدامات او در این زمان بود.
در انستیتو پاستور تحقیقات مختلفی در مورد تشخیص بیماریهای مختلف در کشور و روشهای کنترل آن انجام میشود. همچنین در این مرکز فعالیتهایی در حوزه تولید محصولات بیولوژیک انجام میشود. این مرکز در حوزه واکسنسازی نیز فعالیت میکند و از آنجایی که فعالیت آن با مایهکوبی آبله آغاز شده است، انستیتو پاستور به عنوان قدیمیترین واکسنساز کشور و منطقه شناخته میشود.
بعد از واکسنسازی یکی دیگر از فعالیتهای انستیتو پاستور، ساخت کیتهای تشخیصی است. این مرکز در حوزه خدمات تشخیصی مربوط به بیماریهای هاری، سیاهسرفه و … به عنوان مرجع شناخته میشود. همچنین آموزش متخصصان رشتههای دکترای تخصصی بیوتکنولوژی دارویی، بیوتکنولوژی پزشکی، باکتریشناسی ویروسشناسی و… از مسئولیتهای انستیتو پاستور است.
با توجه به اینکه این مرکز در تشخیص بیماریهای مختلف واگیردار سابقه زیادی دارد، در زمانی که یک ارگانیسم ناشناخته وارد کشور میشود، عموماً انستیتو پاستور آن را بررسی میکند.
انستیتو پاستور؛ به عنوان قدیمیترین مرکز تحقیقاتی در ایران، نامش با انواع همهگیریها گره خورده است و در طول تاریخ فعالیت خود، نقش مهمی در کنترل بیماریهای واگیر مانند آبله، طاعون، هاری و … داشته است. با همهگیری کووید-۱۹ نیز مسئولیتهای زیادی را عهدهدار شد.
در دوران همهگیری کووید-۱۹، دکتر علیرضا بیگلری عهدهدار ریاست این مرکز بود. بیگلری در شهریور ماه ۱۳۹۶ با حکم دکتر حسن قاضیزاده هاشمی به عنوان سرپرست انستیتو پاستور انتخاب شد.
بیگلری که مدرک پزشکی عمومی خود را از دانشگاه علوم پزشکی همدان دریافت کرده بود، در سال ۱۳۷۵ از طریق بورس تحصیلی برای تحصیل در دوره دکتری تخصصی ژنتیک پزشکی به دانشگاه منچستر انگلیس رفت.
وی پس از حدود ۱۰ سال در سال ۱۳۸۵ به کشور بازگشت و به عنوان هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان مشغول به کار شد. هشت سال معاون پژوهشی و چهار سال رییس این دانشگاه بود که در سال ۱۳۹۶ به عنوان رییس انستیتو پاستور انتخاب شد.
با ورود بیگلری تولید دو واکسن پنوموکوک (واکسن ذاتالریه کودکان) و واکسن روتاویروس (واکسن اسهال کودکان) پیگیری شد و اقداماتی برای انتقال تکنولوژی این واکسنها از کوبا و هند صورت گرفت. اقدامات مقدماتی درحال انجام بود و به نظر میرسید که تولید واکسن روتاویروس تا انتهای سال ۱۴۰۰ و واکسن پنوموکوک تا انتهای سال ۱۴۰۱ به نتیجه برسند.
شیوع کرونا ویروس جدید در جهان
ولی در آستانه صدمین سال تاسیس انستیتو پاستور در ایران، شیوع کرونا ویروس جدید در چین خبرساز شد. پس از فراز و فرودهای بسیار، روز چهارشنبه ۳۰ بهمنماه ۱۳۹۸ اولین موارد کووید-۱۹ در ایران تایید شدند.
با شیوع کروناویروس جدید در نقاط مختلف جهان و اعلام پاندمی، فعالیتهای معمول انستیتو پاستور که معطوف به اقدامات تولید دو واکسن پنوموکوک و روتاویروس و همچنین تعمیرات مرکز بود، متوقف شد و پژوهشگران این مرکز بر انجام تحقیقات بر روی کرونا ویروس جدید متمرکز شد.
یکی از اولین مشکلات در آغاز همهگیری نبود کیتهای تشخیصی ویروس کرونا بود. همچنین نمونه مثبتی از نظر کووید-۱۹ شناسایی نشده بود و به همین دلیل امکان توالییابی ویروس در ایران وجود نداشت.
در ۳۰ بهمنماه ۱۳۹۸ اولین موارد کووید-۱۹ در ایران توسط انستیتو پاستور شناسایی شدند و به طور رسمی ورود کرونا به ایران اعلام شد. ابتدا انستیتو پاستور یکی از سه مرکزی بود که امکان انجام تست کرونا را داشت و در آن زمان ظرفیت پایین تشخیص کووید-۱۹، عدم دسترسی به مواد اولیه، نبود تجهیزات، سختی ورود کیتهای تشخیصی به کشور و … از جمله چالشهایی بودند که در ایران وجود داشت. در اسفند ۱۳۹۸ شبکه تشخیص مولکولی توسط انستیتو پاستور راهاندازی شد. این شبکه و ارتباط ایجاد شده میتواند در مشکلات و تهدیدات زیستی دیگر نیز کمک کننده باشد.
با ادامه روند همهگیری، تعداد مبتلایان ادامه پیدا میکرد و در کنار انجام تحقیقات بر روی روشهای درمانی این بیماری برای کاهش مرگومیر، مطالعاتی در جهان برای ساخت واکسن علیه این ویروس آغاز شد.
چند مسیر برای تامین واکسن در ایران
در ایران چند مسیر برای تامین واکسن پیش گرفته شد. مذاکره با واکسنسازان خارجی و واردات واکسن، پیشخرید واکسن از کووکس در سازمان جهانی بهداشت، مشارکت در تولید واکسن با سایر کشورهای واکسنساز و تولید داخلی واکسن کرونا، راههای مختلفی بودند که برای رسیدن به واکسن، در نظر گرفته شد.
انجام مطالعه بر روی واکسن کووید-۱۹ در ایران، توسط مراکز مختلف پیگیری شد و انستیتو پاستور نیز به عنوان قدیمیترین واکسنساز و مادر واکسنسازی در ایران، در بهار ۱۳۹۹ به فکر ساخت واکسن کرونا افتاد. از آنجایی که این مرکز از قبل درگیر پروژه واکسنهای پنوموکوک و روتاویروس بود، مطالعات ساخت یک واکسن آدنوویروسی علیه کرونا را آغاز کرد.
از آنجایی که ممکن بود پروژههای داخلی واکسن در زمان درست به نتیجه نرسند و یا حجم تولیدی آنها کافی نباشد و یا تنها در مقیاس آزمایشگاهی تولید انجام شود، دولت و وزارت بهداشت از انستیتو پاستور که تنها واکسنساز متصل به وزارت بهداشت بود، خواست که در یک پروژه بینالمللی ساخت واکسن مشارکت کند.
به گفته دکتر علیرضا بیگلری؛ ابتدا شرکت اسپونیک روسی برای مشارکت با ایران تمایل نشان داد، ولی به دلیل اینکه واکسن مانند واکسن خود انستیتو پاستور، پلتفرم آدنوویروس داشت، نیازی به مشارکت با این واکسن نبود و اگر انستیتو پاستور وارد این مشارکت میشد، واکسن خودش زیر سؤال میرفت.
با واکسنهای سینوفارم چین و بهارات هند نیز امکان مشارکت وجود داشت، ولی از آنجایی که شرکت برکت نیز در حال مطالعه بر روی واکسنی با همین پلتفرم بود، رییس انستیتو پاستور زیر بار دوبارهکاری نرفت.
مشارکت انستیتوپاستور ایران با کوباییها برای تولید واکسن
بیگلری در خصوص انتخاب کوباییها برای مشارکت در تولید واکسن توضیح داد: به این نتیجه رسیدم که بهترین کار سرمایهگذاری و مشارکت بر روی واکسنهای پروتئینی است. وقتی با کوباییها تماس گرفتیم، دیدیم که آنها هم به همین نتیجه رسیدهاند. در عین حال ما واکسن پروتئینی را هم در کشور شروع کردیم، اما به این نتیجه رسیدیم که پروتئینِ تنها، ایمنی خوبی نمیدهد. همین نتیجه را کوباییها هم گرفته بودند. از آنجایی که قبلا پنوموکوک را هم با کوباییها پیش میبردیم، به این جمعبندی رسیدیم که پلتفرم پنوموکوک بهترین پلتفرم ساخت واکسن کووید هم میتواند باشد؛ زیرا ایمن است و از آن پلتفرم برای تزریق به کودکان استفاده میکنیم. بنابراین واکسن ایمن است، اما فناوری در این واکسن وجود دارد که پروتئینهای کووید بر روی پروتئین توکسوئید کزاز سوار میشود و این فناوری با عنوان کنژوکاسیون در اختیار کوباییهاست. البته ما این راه را هم داشتیم که واکسن پروتئینی را با فرانسویها و انستیتو پاستور فرانسه کار کنیم که مایل هم بودند، اما پروژه آنها منطقی به نظر نمیرسید و با وجود هزینه بسیار بالا، پروژهشان در همان فاز اول شکست خورد و متوقف شد.
وی میگوید: دیدیم که کار با کوبا به خوبی پیش میرود و از آنجایی که این واکسن پروتئین کنژوگه است، کسی نتوانسته آن را بسازد. بنابراین مشاهده کردیم که کار در فاز حیوانی به خوبی جواب داد. واکسن هم سه ویژگی داشت؛ یکی اینکه واکسن طراحی شده پروتئینی و بیخطر بود، دوما از آنجایی که کنژوگه است، کارایی بسیار بالایی دارد، سوما از آنجایی که ۶ آنتیژن کووید روی توکسوئید کزاز قرار میگیرد، واکسن قابلیت این را دارد که میتواند با چند جهش همزمان مقابله کند که این یک نوآوری بزرگ بود. هیچ یک از واکسنهای کووید دنیا این قابلیت را نداشتند.
به همین دلیل انستیتو پاستور در کنار پیشبرد ساخت واکسن آدنوویروسی، در تولید واکسن کرونا با انستیتو فینلای کوبا نیز مشارکت کرد کشور کوبا برای تولید واکسن با انستیتو پاستور انتخاب شد.
فاز اول و دوم کارآزمایی بالینی واکسن انستیتو فینلای کوبا که در ایران با نام پاستوکووک و در کوبا به نام سوبرانا شناخته میشود، در کوبا و فاز سوم در ایران انجام شد.
پروسه دریافت مجوز فاز سوم کارآزمایی بالینی این واکسن در ایران طولانی شد و به گفته بیگلری، حدود بهمنماه سال ۱۳۹۹ امکان شروع مطالعه را داشته است ولی از آنجایی که سازمان غذا و دارو هم تجربه ارائه مجوز برای مطالعه بالینی فاز سوم نداشت، این پروسه طولانی شد. رییس وقت انستیتو پاستور معتقد است که این مرکز اولین مجموعهای بود که تقاضای آغاز مطالعه فاز سوم را داشت.
کارآزمایی بالینی فاز سوم این واکسن ششم اردیبهشت ۱۴۰۰ در اصفهان آغاز شد و به تدریج شهرهای ساری، بابل، یزد، کرمان، بندرعباس، زنجان و همدان نیز اضافه شدند و در نهایت فاز سوم این مطالعه بالینی به صورت چند مرکزی در هشت شهر انجام شد.
با توجه به اینکه این ایده مطرح شد که ممکن است دو دوز واکسن، ایمنی کافی را ایجاد نکند و واکسنهای کووید نیازمند دوزهای یادآور هستند، واکسنی به عنوان یادآور واکسنهای مختلف طراحی شد که در ایران به نام پاستوکووک پلاس و در کوبا به نام سوبرانا پلاس شناخته میشود.
مقالات مرحله حیوانی، فاز ۲/۱ برای بزرگسالان، فاز ۲/۱ کودکان و نوجوانان و فاز سوم بزرگسالان کوبا واکسن سوبرانا و همینچنین مقاله فاز اول سوبرانا پلاس توسط انستیتو فینلای کوبا منتشر شده است، ولی با وجود اینکه مسئولان انستیتو پاستور عنوان میکنند که در ساخت این واکسنها با کوبا همکاری داشتهاند، ولی در هیچیک از این مقالات نام پژوهشگران انستیتو پاستور به عنوان همکار مطرح نشده است.
به گفته رییس وقت انستیتو پاستور، مقاله فاز سوم کارآزمایی بالینی این واکسن که در ایران انجام شده، در یک نشریه معتبر بینالمللی پذیرش شده و به زودی منتشر میشود. ولی بررسیهای ما حاکی از این است که هنوز این مقاله به صورت عمومی در دسترس قرار نگرفته است.
چاپ مقاله تاثیر زیادی در دریافت مجوز واکسن از سازمان جهانی بهداشت دارد. همچنین پس از درخواست، باید خط تولید آماده باشد. به گفته بیگلری، کوبا برای دریافت این مجوز اقدام کرده است. ما نیز مدارک و مستنداتمان آماده است و بعد از فروردین که خط تولید کامل شد، میتوانیم درخواست دهیم و احتمال دریافت این تاییدیه زیاد است.
اعطای جایزه ملی “کارلوس جی فینلای” به بیگلری
مرداد ماه ۱۴۰۰ شورای دولتی کوبا طبق فرمان شماره ۲۸۱ ریاست جمهوری، جایزه ملی “کارلوس جی فینلای” را به پاس همکاریهای مشترک علمی و فناوری دکتر علیرضا بیگلری، رییس وقت انستیتو پاستور ایران به وی عطا کرد.
شورای دولتی به ریاست رییس جمهور این کشور، نشان ملی “کارلوس جی فینلای” را به سبب شایستگیها و مشارکت در توسعه علوم طبیعی یا اجتماعی کوبا و پیشرفتهای علمی در خدمت بشریت به شخصیتهای علمی ملی و خارجی اهدا میکند.
مطالعات واکسن آدنویی انستیتو پاستور به کجا رسید؟
مطالعات حیوانی واکسن آدنویی انستیتو پاستور که با نام «پاستوکوآد» شناخته میشود، از مهرماه ۱۳۹۹ آغاز و مقاله حاصل از آن فروردین ماه سال جاری منتشر شد. بر اساس نتایج این مطالعه این پلتفرم واکسن ایمنیزایی و محافظتکنندگی خوبی در حیوانات آزمایشگاهی داشته است.
رییس سابق انستیتو پاستور معتقد است که واکسن آدنویی این مرکز با «بیتوجهی» مواجه شده است و مدتهاست که پرونده آن در سازمان غذا و دارو در حال بررسی است.
بیگلری در گفتگوی اواخر سال گذشته گفت: ما در اینجا واکسنی ساختیم که کاملا برای خود پاستور است و نشان دادیم که هم خودش به تنهایی و هم در ترکیب با پاستوکووک چقدر واکسن مؤثر و باارزشی است، شاید در هر کشوری بودیم، اینگونه با ما برخورد نمیکردند. ما تقریبا با پولی هزار برابر کمتر از کشورهای دیگر واکسن آدنوویروسیمان را ساختیم و ۴۰۰۰ ویال هم آماده داریم، اما سرنوشت آن چه شد؟ هیچ سرانجامی نیست! این واکسن به طور کامل فازهای حیوانی را گذرانده و باید وارد فاز انسانی شود.
وی ضمن انتقاد از مشکلات مالی این پروژه میگوید: به فایزر دو بار دو میلیارد دلار پول داده شد. شاید شرکتهای داخلی واکسنساز دیگر اعم از برکت و رازی و… منابع دیگری داشتند، اما واقعا پولی که ما برای واکسن در دستمان داشتیم و ارزی که برای ما در اسفند ماه سال قبل تصویب کرده بودند، ۴۰ میلیون یورو است که نصف آن را نیمه اول سال دادند، اما نصف دومش که برایمان برای واردات تجهیزات خیلی حیاتی بود، با ۶ ماه تاخیر دادند. حال ۴۰ میلیون یورو را با چهار میلیارد دلار فایزر مقایسه کنید و همچنین مقایسه کنید با زمانیکه رییس جمهور یک کشور میایستد و میگوید این واکسن ساخته شود، در حالی که ما برای دریافت یک مجوز و ارز باید ماهها بدویم. البته باز هم تشکر میکنم. به هر حال کشور امکاناتش همین بود و همین را در اختیار ما گذاشت، اما فکر میکنم که اگر زودتر آدنوی خومان را میساختیم، خیلی برد میکردیم. در این کارها زمان بسیار مهم است.
بیگلری معتقد است که برای ورود تجهیزات نیاز به پول دارند و نیمی از ۴۰ میلیون یورویی که قول داده بودند، با ۶ ماه دوندگی دریافت شده است. «پنج تا ۶ ماه طول کشید که این پول را پرداختند. در حالی که اسمش این است که واکسن اولویت است و ضرورت است. این درحالی است که وقتی من هشت میلیون واکسن را تحویل میدهم با خرید واکسن از طرف خارجی خیلی تفاوت دارد. زیرا طرف خارجی ابتدا پولش را دریافت میکند و بعد واکسن تحویل میدهد، اما ما وقتی واکسن را تحویل میدهیم، گرفتن ریالش هم به سختی صورت میگیرد. حال ریال را نمیخواهیم، اما تعهدات ارزی همین واکسنی که خودتان قبول دارید و خودتان و خانوادههایتان از همین واکسن تزریق میکنند را بپردازید».
وی با اشاره به تاثیرات تاخیر در پرداخت، عنوان کرد: در مجموع ۲۰ میلیون یوروی دوم را بعد از ۶ ماه دوندگی دادند و مسلما ورود تجهیزات هم با تاخیر خواهد بود. شرکتی که این قطعات را ساخت، با واسطه یک شرکت دیگر به ما اعتماد کرد و تضمین نخواست، اما وقتی در دادن پول بدقولی میکنید، در دفعات بعد ابتدا میگویند پول را بدهید تا بعد به شما تجهیزات و مواد اولیه بدهیم. وقتی اعتماد شکسته میشود، کار کردن سختتر میشود.
سرانجام ساخت واکسنهای پنوموکوک و روتاویروس
با همه این سختیها زیرساختهایی که برای واکسنهای کووید ایجاد شده را میتوان در مطالعات دیگر نیز استفاده کرد. به گفته رییس سابق انستیتو پاستور از آنجا که قسمتی از فناوری واکسن پنوموکوک با واکسن کرونای آدنویی مشترک است، کار این واکسن نیز مقداری سرعت گرفته، ولی باید توجه داشت که واکسن پنوموکوک یک واکسن ۱۰ ظرفیتی و پیچیده است.
واکسن روتاویروس، واکسن سادهتری است که قرارداد آن با هند برای انتقال تکنولوژی بسته شده و در حال آمادهسازی است و بیگلری در دوره ریاست خود گفته بود در کمتر از یک سال میتوانیم آن را در بازار ایران داشته باشیم.
بیگلری در خصوص لزوم حمایت سیاسی و حمایت مالی از واکسنها میگوید: در واکسن دو چیز مورد نیاز است؛ یکی حمایت سیاسی و دیگری حمایت مالی؛ دو فاکتوری که واکسنهای موفق دنیا را موفق کرده است. مسلما ضمن اینکه از حمایتهایی که تاکنون شده تشکر میکنم و وضعیت کشور، امکانات، محدودیتها، تحریمها و… را می دانیم، اما معتقدم اگر حمایت سیاسی دنبال واکسن باشد، واکسن موفقتر پیش میرود. در عین حال در کشور هم یاد گرفتیم که یا باید اینقدر قدرت سیاسی پشت واکسن باشد که بتوان با فکر راحت و بدون دلهره پیش رفت یا باید شرکت تجاری باشید و آنقدر سود داشته باشید که مشکل مالی نداشته باشید که این برای شرکت دولتی مانند پاستور فراهم نیست. برای مؤسساتی مانند پاستور که خرج و دخلش مشخص است، تقریبا هیچ راهی هم برای جلب حمایت، جز حمایت مردمی که همین که واکسن ما را تزریق میکنند به ما روحیه میدهد، ندارد.
وی با آرزوی حمایت بیشتر میگوید: آرزو میکردم که مقدار بیشتری مهربانانهتر مورد حمایت قرار میگرفتیم. البته ناسپاس نیستم، اما اگر حمایت بیشتری میشد، بهتر پیش میرفتیم. آدنوویروس را مثال زدم که برای کشور یک افتخار بود؛ درحالی که به راحتی میتوانستیم تکنولوژی آن را به کشور دیگری بدهیم، اما نمیخواستیم به اسم کشور دیگری تمام شود، میخواستیم به نام ایران تمام شود.
بر اساس بررسیهایی انجام شده در سامانه جامع طرحهای تحقیقاتی، در زمان مسئولیت بیگلری نزدیک به ۲۴۰ طرح و پایاننامه در انستیتو پاستور به تصویب رسیده است که حدود ۱۵ طرح مربوط به مطالعات ویروس کرونا بوده است.
در حال حاضر از مهمترین طرحهای در دست انجام این مرکز «بررسی پایداری ایمنی هومورال و سلولی در دریافت کنندگان واکسن سوبرانا در کارآزمایی بالینی فاز ۳ واکسن در ایران» و «ارزیابی ایمنی زایی و بی خطری دوز بوستر پاستوکووک پلاس (PastoCovac plus) به عنوان یادآور سوم در افراد ۱۸تا ۸۰ سال واکسینه شده با واکسن-های سینوفارم و آسترازنکا» هستند.
به گفته بیگلری؛ در حال حاضر نیز غیر از ۱۴ میلیون دزی که تحویل داده شده، حدود سه میلیون دز واکسن هم در انبار وجود دارد که در صورت درخواست وزارت بهداشت تحویل داده خواهد شد.
در روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال جاری با حکم دکتر بهرام عینالهی؛ وزیر بهداشت دکتر رحیم سروری میکروبشناس دانشگاه بقیهالله، به عنوان جایگزین دکتر علیرضا بیگلری انتخاب شد.
تا کنون دلیلی برای این تغییر مدیریت عنوان نشده است.
در بخشی از متن تبریک دکتر بیگلری خطاب به دکتر سروری، عنوان شده است که «مایه بسی افتخار است که این امانت گرانسنگ به دستان پرتوان عالمی فرهیخته و مدیری متعهد و اخلاقمدار چون جنابعالی سپرده میشود که به عنوان پاسداری امین اجازه نخواهد داد تعارضات منافع، آسیبهایی را به این سرمایه بزرگ ملی وارد نماید».
با تغییرات صورت گرفته در ریاست انستیتو پاستور این انتظار وجود دارد که در انجام پروژههای واکسنسازی پاستوکوآد، پنوموکوک، روتاویروس تاخیری به وجود نیاید. همچنین انتشار مقالات واکسنها پیگیری شود و طراحی کیتهای تشخیصی بیماریهای مختلف سرعت گیرد.
با توجه به این که متخصصان مختلف عنوان میکنند که مطمئناً همهگیری کووید-۱۹ آخرین همهگیری نخواهد بود، آمادگی برای مقابله با این همهگیریها اهمیت بسیاری دارد.
یکی از مسائلی که در مقابله با همهگیریها مطرح میشود، آمادگی و برنامهریزی قبلی برای شیوع سویههای جدید است. از نمودهای خارجی این آمادگی، تهیه تجهیزات و بهروز رسانی زیرساختهای آزمایشگاهی است. بر همین اساس توجه به بهروز رسانی تجهیزات و زیرساختهای پژوهشی انستیتو پاستور به عنوان قدیمیترین واکسنساز ایران و منطقه ضرورت زیادی دارد.