3 استراتژی علمی برای افزایش خلاقیت
چگونه می توانید خلاقیت خود را هک کنید؟!
اصطلاح “هک کردن” نام بدی دارد. این اصطلاح از علم کدنویسی میآید و به شخصی اشاره می کند که سعی دارد کنترل یک سیستم کامپیوتری را که برای خودش نیست، به دست آورد؛ در اغلب اوقات برای اهداف پلید!
کمی بعد این کلمه کمی تغییر شکل داد و در فرهنگ عموم مردم تبدیل به معنی «رفع سریع مشکل» و «انجام میانبر کار» شد.
هیچ یک از آن تعاریف در اینجا کاربرد ندارد. اول از همه، سیستمی که ما میخواهیم کنترل آن را به دست آوریم، در واقع زیستشناسی عصبی خودمان است! دوماً، وقتی صحبت از «بهترین عملکرد پایدار» می شود، هیچ میانبری وجود ندارد.
وقتی از اصطلاحی مانند «هک کردن» برای توصیف این رویکرد استفاده میکنیم، چیزی که واقعاً میگوییم این است: “دریابیم که چگونه می توان کاری کرد که نوروبیولوژیمان به جای اینکه علیهمان عمل کند، برایمان کار کند.” این روش مدت طولانی است که رویکرد من برای دستیابی به موفقیت با کیفیت بالا بوده است.
در اینجا سه استراتژی مبتنی بر علم، برای تقویت توانایی شما در ارائه ایده های جدید و خلاق آورده شده است.
استراتژی 1: با کورتکس قدامی مغز خود ( ACC) دوست شوید
هنگامی که محققان در مورد خلاقیت صحبت می کنند، موضوعی که در گفتگوها تکرار میشود پدیدهای است که به نام «بینش» شناخته می شود. همگی ما این پدیده را تجربه کردهایم؛ این همان تجربه درک ناگهانی است، آن لحظهای که یک شوخی میکنیم، یک معما را حل می کنیم یا یک موقعیت مبهم را حل و فصل میکنیم.
در آغاز قرن بیست و یکم، مارک بیمن، عصب شناس شمال غربی و جان کونیوس، روانشناس شناختی دانشگاه درکسل، این موضوع را روشن کردند. آنها یک سری مساله ارتباط از راه دور را به مردم دادند. «مسالههای بینش معروف» و سپس مغز این افراد را در حالی که درگیر حل مشکلات بودند از طریق EEG و fMRI نظارت کردند.
مسالههای ارتباط از راه دور، پازل کلمات هستند. به افراد مورد آزمایش سه کلمه داده میشود – برای مثال، کاج(pine)/خرچنگ(crab)/سس(sauce) و از آنها خواسته میشود که کلمه چهارمی را پیدا کنند که مکمل همه آنها باشد. در مورد این مثال جواب میشود سیب (apple) چون میتواند به شکلی که در روبهرو مشاهده مینمایید مکمل هر سه کلمه باشد: آناناس(pineapple)، سیب صحرایی(crab apple)، سس سیب(applesauce).
برخی از افراد این مشکل را به طور منطقی و با آزمایش کلمات یکی پس از دیگری حل میکنند. اما بعضیهای دیگه از طریق بینش به آن میرسند، یعنی پاسخ درست در یک آن، در ذهن آنها ظاهر میشود. و دستهای دیگر از افراد از جفت این روشها استفاده میکنند.
چیزی که بیمن و کونیوس کشف کردند یک تغییر قابل توجه در عملکرد مغز بود که رخ داد.
معرفی و ترجمه توسط ن.نجفی؛ مرکز تعاملات بینالمللی علم و فناوری
متن کامل مقاله